۱۳۹۴ شهریور ۱۴, شنبه

در باره یک خانم اطلاعاتی که عضو شبکه ی برون مرزی وزارت اطلاعات به نام مهوش سالی چگنی عضو فرهنگیان بیسج ناحیه 2 خرم آبادو عضو گروه اتوسا رحمتی خانم معلم اطلاعاتی در وزارت اطلاعات شهر خرم آباد ایران.



در باره یک خانم اطلاعاتی که عضو شبکه ی برون مرزی وزارت اطلاعات  به نام مهوش سالی چگنی  عضو  فرهنگیان بیسج ناحیه 2 خرم آبادو عضو گروه  اتوسا رحمتی  خانم معلم اطلاعاتی در وزارت اطلاعات  شهر خرم آباد ایران.
مهوش سالی چگنی متولد 1346 برابر با 1967 اهل خرم آباد و 47 سال سن دارند و مدت زیادی است این خانم در ایران عضو نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در داخل ایران بوده اند و این خانم که از طایفه ی شاه کرمی میباشد فامیلی نزدیک با شاه کرمی معاون دادستانی کرج دارند.

این خانم بعنوان کارآموز در داخل یک مدرسه کار میکرده است که بچه 9 ساله آنجا بوده است بر اساس گفته خود بچه 9 ساله مهوش سالی چگنی انگشت کرده تو کون بچه 9 ساله در این رابطه ویدئو در دست میباشد و   جیزهای که خودم با چشم خودم دیدم اینجا درج میکنم در مورخ 17 ژوئن بود یعنی روز پنجشنبه مورخ 17 /7/2014  من رفته بودم نزدیک مدرسه بچه با چشم خودم دیدم که خانم مهوش سالی چگنی دارد با بچه 9 ساله حرف میزند و  خیلی هم حرف زدند و بعدا مهوش سالی چگنی بچه 9 ساله را همراه خود برد به طرف درب دومی  دیگر ندانستم این خانم در مورد چه چیزهای با بچه حرف زدند چرا چون نزدیک نبودم تا بشنوم که در مورد چی با بچه حرف میزنند.

اما بچه 9 ساله اینطوری برای من تعریف نمودند که مهوش سالی چگنی ازاین بچه خواسته بوده که اطلاعات مربوط به جا و بیمارستانی که مادرش در آن بستری است به مهوش سالی چگنی بدهند و بچه نیز از ایشان خواسته بود که چرا آدرس  بیمارستان مادرش   مخواهند مهوش در جواب میگوید نمیخواهید از دست مادرت راحات بشی  ما امشب  نمیگذاریم مادرت بچه اش را زنده به دنیا بیاورد  دوستانی قوی دارم میروند و بچه را میکشند و  بچه 9 ساله از ایشان سئوال میکند چرا میخواهید اینکاررا بکنید مهوش سالی چگنی درجواب به سئوال بچه 9 ساله میگوید میخواهیم شما را راحات کنیم و که تنها باشید  اولا اون بچه یهودی است بچه کافر ما نمیخواهیم مگر شما بچه مسلمان نیستی.

و دوباره در روز جمعه 18/7/2014 خانم مهوش سالی چگنی با بچه 9 ساله حرف میزنند و با عصبانیت میگویند چرا دروغ گفتی که مادرتون در بیمارستان بستری است ما رفتیم پیداش نکردیم و بچه 9 ساله جواب میدهد من و عمو ساموئیل رفتیم دیروز مامانم را با خودمان آوردیم خانه حالا خانه است. البته در مورخ 18/7/2014 خود نیز دیدم که خانم مهوش سالی چگنی با آیریک حرف میزنند دوباره.
خانم نامبرده مسئول مخصوص در کنسولگری ایران در کلن آلمان دارد و در هر موردی که بخواهد کاری انجام بدهند اول با مسئول مخصوصش در کنسولگری ایران در شهر کلن تماس برقرار میکنند.
البته ما بارها در این باره نوشته ایم و یادداشت نموده ایم که وزارت اطلاعات رژیم ایران به تازگی متوجه زنان شده است و تعدادی زن را آموزش داده است در سر تاسر کشور و تعدادی از این خانمها را بصورت تیمی به خارج از کشور اعزام نموده است  مطمئن باشید این خانم تنها نیست و بلکه یک تیم مخصوص هستند در کشور آلمان  و با هم مینشینند و مشورت میکنند و درباره طرحها و کارهای که میخواهند انجام بدهند دستور العملهای لازم را از سوی  وزارا اطلاعات از طروقهای مختلف دریافت میکنند.
چگونه و چه کسی خانم مهوش سالی چگنی را به خانم من معرفی نموده است هر کسی که باشد من مطمئنم که 100% با وزارت اطلاعات رژیم ایران دست دارند چرا چون رفتارهای که این خانم از خودش نشانداده است تنها این کار متعلق به وزارت اطلاعات میباشد.

خانم مهوش سالی چگنی چگونه بعد از تنها 15 روز که خانم من وارد شهر همبرگ شدند و خانم من  بچه اش در یک مدرسه بنام ستیل برگ شوله مدرسه ستیل برگ  خانم مهوش سالی چگنی بعنوان کار آموز در همان مدرسه شروع به کار نمودند مهمتر از این  این خانم مهوش سالی چگنی با اجازه مدیران مدرسه و معلمان مدرسه بچه 9 ساله را با خود برداشته به جای امن تری برده و در آنجا بر اساس گفته ی خود بچه انگشت کرده تو کونه بچه که این کار متعلق به نیروهای بسیج میباشد که برای وابسته شدن بچه ها و شستشویی مغزی بچه ها در ایران دست به چنین کاری احمقانه ای میزنند.

مادر بچه خیلی داد و بیداد زدند متاسفانه چون وزارت اطلاعات رژیم ایران  دارای شبکه های مختلفی است در شهرهای مختلف آلمان آنهم زیر نامهای مختلف در کشور آلمان مثل مسجد امام علی و حسینیهای شهر فرانکفورت و برلین و مساجد شیعه ها و خانه فرهنگی و این شبکه ها همیشه با نهادهای زیر ربط در ارتباط بوده اند و نگذاشته اند نهادهای مثل اداره جوانان و ادارات دیگر به حرف این خانم محنتزده یعنی خانم من و یا گوش فرا بدهند  وباور کنند که خانم من برای این ادارات تعریف مینمود که بچه ام میگوید خانم سالی چگنی هر روز در مدرسه بچه 9 ساله را میبیند و بعضی وقتها انگشت میکند تو کون این بچه که نوعی تجاوز جنسی میباشد به بچه 9 ساله.

این زن اطلاعاتی در حال حاضر در یکی شهرهای آلمان به نام همبرگ افزی برسر میبرند بر اساس اطلاعات بدست آمده خانم نامبرده در مورخ ماه مارس سال 2013 وارد آلمان شده است با ویزای رسمی دولت ایران وبا کمک وزارت اطلاعات رژیم ایران.
اینجا روشن میشود که از پیش سفارت ایران در برلین از راه مزدوران دیگرش این خانم مهوش سالی چگنی را به پلیس همبرگ معرفی نموده بوده تا بتواند به این خانم محنت زده دیگر ایرانی  ضربه وراد کنند .

وزارت اطلاعات رژیم ایران افرادی را به خارج از کشور اعزام نموده است که تعدادی از آنها زن هستند که بیشتر برای نزدیک نمودن  پیروان مذهب و شیعه و مسیحیت کار میکنند آنها  بعنوان پیروان مهدی خیالی شیعه همان تخیلاتی که اسمش گذاشته اند مهدی صاحب الزمان هستش کار میکنند آنها بر این باورند در زمان بازگشت عیسی مسیح  و عیسی  پشت سر مهدی قرار میگیرند و  راه می افتد و سرباز مهدی میشود.
این خانم میتواند یک جاسوس باشد چرا چون بچه 9 ساله را تحریک نموده است تا برادر کوچکش را بکشد و فرار کند  که قرار بر این بوده خانم مهوش سالی چگنی در هنگام اینکه  بچه 9 ساله برادر نوزاد خود را کشت  خانم مهوش سالی چگنی مامور وزارت اطلاعات در یکی از ایستگاهای اتوبوس به اییستند و منتظر این بچه 9 ساله باشند که با خودشون به برند این  گفته ی خود بچه 9 ساله میباشد که صدایش نیز هست  این هم نوعی تهدید به قتل میباشد  که خانم مهوش سالی چگنی اطلاعاتی دست به آن زده است .

و این کار تنها کار مزدوران وزارت اطلاعات میباشد و سبب این کار بیشتر به خاطر سابقه خانوادگی بنده میباشد در ایران که 16 نفر از اعضای خانوده ام بدست رژیم ایران اعدام شده اند.
و خیلی از این افرا دبعنوان کشیش در کشورهای اروپایی کار میکنند و از دوطرف پول دریافت میکنند  هم از طرف ایران بخش برون مرزی وزارت اطلاعات پول دریافت میکنند و هم  از کلیساهای این کشورها پول دریافت میکنند.

و این افراد با سواستفاده از کلیساهای این کشورها به آسانی برای وزارت اطلاعات رژیم ایران  دست به خبر چینی میکنند و این افراد چه زن و چه مرد باشند چون زیر نظر مستقیم وزارت اطلاعات هستند و وزارت اطلاعات نیز شبکه های مخفی زیر نامهای گوناگون نیز در کشورهای اروپایی دارد به آسانی به این افراد غیر مستقیم کمک میشود در صورتیکه با مشکلاتی مواجه بشوند این افراد و در ضمن این افراد به کلیساها میروند و خود را مسیحی معرفی میکنند و از این راه دست به سواستفاده میزنند هم خبر چینی میکنند و هم تمامی کارهای که کثیف است و تنها در شان وزارت اطلاعات میباشد انجام میدهند.
و در ضمن در داخل خود کلیساها دست به جاسوسی میزنند و اطلاعات مربوط به مذهب و رسومات مسیحیت برای باند شبکه های وزارت اطلاعات ارسال و یا برای این شبکه ها دست به جمع آوری اطلاعاتی میزنند و حتی علیه کسانی که در کلیساها در باره مشکلاتی که در ایران برایشان ایجاد شده است با کشیش کلیساها تماس بر قرار میکنند خود را به این افراد نزدیک میکنند و اطلاعات لازم را از اینها میگیرند و به وزارت اطلاعات خبر میدهند.

خانم مهوش سالی چگنی به اضافه به کارهای که انجام داده است دست به کارهای دیگر نیز زده است و برای خنثی نمودن کارهای خلافی که انجام داده اند  از برگه کلیسا سواستفاده نموده اند.
 بر اساس گفته خود کودک 9 ساله خانم مهوش سالی چگنی به مدرسه بچه 9 ساله رفته اند و انگشت کردن تو کون این بچه صدایش در دست میباشد که بچه با زبان خودش تعریف میکنند  و این رفتار تنها در ادارات بسیج ایران انجام گرفته است و این خودش نوعی تجاوز جنسی به کودک 9 ساله میباشد که خانم مهوش سالی چگنی انجام داده است.

و چیزهایکه باعث تعجب آور من میشود تاکید خانم مهوش سالی چگنی همراه با زهره چمن آرا و سعید آقای این بوده است که آیریک برادر کوچک  خود را بکشد و در این رابطه هر وقت که به مدرسه ای آیریک سر زده بودند و یا خانم مهوش سالی چگنی در آن مدرسه کار آموز بوده اند  کوشش نموده بودند که آیریک را تحریک کنند که برادر کوچکش را بکشد و فرار کنند این در صدای آیریک شما میتوانید بشنوید.
مهوش سالی چگنی همیشه به شهر کلن سفر میکنند  در حدود یک ماه و اندکی پیش بود که بچه 9 ساله را وادار میکنند که تا نامه مادرش برای این خانم مزدور به برند در رائس ساعت 08 و چند دقیقه نامه را از بچه 9 ساله تحویل میگیرند و سپس سوار ماشینشان میشوند و به سوی شهر کلن حرکت میکنند و مادر بچه متوجه میشود که نامه ای سر کیفش گذاشته بودند ناپدید میشودو از بچه سئوال میکنند که نامه ای اینجا ندیدی بچه در جواب میگوید مادر من نامه را بردم برای خانم مهوش سالی چگنی او قول داده بودکه هم نامه را به پدرم بدهند و هم یک هدیه ی بزرگ برایم بخرند که اگر نامه برای ایشان به برم متاسفانه هیچ هدیه ای به من نداد و من هم تصمیم گرفتم برای شما تعریف کنم  و مادر بچه بلافاصله به پلیس خبر میدهند که پلیس شماره تلفن این مزدور را زیر کنترل قرار میدهند که شماره تلفن این خانم اطلاعاتی را کنترل میکنند که میبنند در شهر کلن اونلاین هستند. البته این شماره میتواند پیش دخترش و یا پسرش باشد و خودش آنجا نباشد چرا چون این خانم چندین شماره تلفنهای مختلفی دارند برای رد گم کردن شماره ای که ما ازش خبر داریم به کسی دیگر داده است که تا رد پایش کشف نشود.
بر اساس گفتگوی که با خانم مهوش سالیچگنی داشته ام به این نتیجه رسیده ام خانم مهوش سالیچگنی 100% عضو نهادهای امنیتی ایران میباشند و یا با نهادهای امنیتی رژیم ایران در ارتباط میباشند و عضو باند شریفی نیا هستند.
http://mojtamehooshmand.blogfa.com/
mahvash Sali chegeni 1967 , 47 years old  living in Homberg efze in Germany
در  اواخر ماه مارس سال 2014 هنگامیکه یک خانم حامله ایرانی دیگر که با یک فرد سیاسی ازدواج نموده است به دلایل مشکلاتی که با شوهر سابقش داشته است به  اداره پلیس همبرگ میرود خانم مهوش سالیچگنی بعنوان مترجم  در آنجا حاضر میشوند و در ضمن خانم مهوش سالیچگنی در هنگام حرف زدن خانم دیگر ایرانی مهوش خانم وابیر و یا سکایپش را روشن میکنند و در همان حال هم شوهر سابق خانم حامله ای ایرانی و هم همسر شوهر سابقش صدای ایشان را میشنوند از راه سکایپ و یا وایبر موبایل مهوش سالیچگنی .
به خاطر اینکه پلیس متوجه نشود به زبان فارسی شروع میکند به حرف زدن با خانم دیگری ایرانی و مهوش سالیچگنی به این خانم میگوید مهوش خان  روانشناس هستند و میتوانند کمک بکنند به خانمی که حامله بوده اند و میگویند شما اصلا در شرایط بدی حامله شده اید هرچی زودتر به دکتر برو و بچه ات بکش و سقط جنین بکن و  خانمی که حامله بوده است خیلی دچار سترس میشوند و در این فکر هستند چرا مهوش سالیچگنی دست به چنین حرفی بی ربط میزنند ایشان در اصل حق بیان چنین حرفهای ندارند.
  بعدها معلوم شد که خانم مهوش سالیچگنی دوست همسر سابق خانمی میباشد که به اداره پلیس رفته بودند و بر اساس اطلاعاتی که از راه بچه 9 ساله بدست آوردیم خانم مهوش سالیچگنی همیشه به خانم شوهر سابق این خانم در تردد بوده اند.
خانم ایرانی در آن زمان در خانه زنان همبرگ بر سر برده بودند به خانه زنان باز میگردد و بلافاصله با من تماس گرفتند و ماجرا را برای من تعریف نمودند.
دوروز الی سر روز بعد خانم مهوش سالیچگنی  دوباره در درب خانه زنان سر و کلش  پیدا میشود و به در خانه زنان میروند که تحت عنوان اینکه با خان ز... ت حرف بزنند اما خانمی که حامله بوده اند رد میکنند که بامهوش  سالیچگنی  حرف بزنند.
و به مهوش سالیچگنی هشدار میدهند که شما حق ندارید با من حرف بزنید و در این جر و بحث مهوش سالیچگنی از خانم ز .. ت میخواهند که شماره تلفن شوهرت را به من بدهید و همسرم نیز شماره تلفن من را به مهوش سالیچگنی میدهند و من هم گفتم پس اینطوری است شماره مهوش سالیچگنی را به من بدهید و من هم از راه دوستانش در همان شهر شماره تلفن خانم روانشناس قلابی اطلاعاتی  مهوش سالیچگنی را بدست آوردم.
در مورخ میان 16 اوریل بود شب به خانم مهوش سالیچگنی تک زنگی زدم و دیگر ادامه ندادم در جواب یک اس ام اس به زبان انگلیسی نوشتند برام که در زیر می آید.
from phone numbers..01734721648
to 0152-13672197
who are you?
I do not have time right now, but I will call you soon ok.
-----------------
from phone numbers-- 0152-13672197
to phone numbers. 01734721648
I answered it is samuel you want my number and you wanted to talk with me, I do not know what you want to talk about  with me.
thank you.
تقریبا در حوالی ساعات میان 20 و 30 دقیقه تا ساعات 21و 10 دقیقه بود در شب 16 ماه اوریل 2014 .
میان 25 تا 30 دقیقه من و مهوش سلیچگنی با تلفن حرف زدیم.

یک دفعه تلفن من زنگ خورد..
خانم مهوش سالیچگنی!! سلام من همان مترجم هستم که برای خانم شما مترجمی نموده ام  بدون اینکه اسمش بگوید چی است گفت من مترج هستم و چند باری با خانم شما حرف زده ام و من مترجم رسمی  پلیس هستم در آلمان .
من!... در جواب گفتم خوشبختم چه خوب
اما در حرفهای شما تناقضاتی وجود داشته که شما خودتان پیش خانم من روانشناس معرفی نموده اید میتوانم سئوال کنم دارای مدارک روانشناسی از چه دانشگاهی هستید؟ خودتان میدانید مدارک تحصیلی ایرانی قابل اعتبار نیست چرا چون هر کسی میتواند پول بدهد و مدارکی جعلی برای خودش بخرد در ایران و حتا این کاردر خارج از ایران نیز  صورت گرفته است یارو پول داده است توسط فامیلهایش در ایران مدارک جعلی خریداری نموده است.
مهوش سالیچگنی!... آری میدانم اما حرف من در باره چه کسی دارای چه مدارکی است نیست خانم شما کمبود ویتامین دارند و لبهایش کبد شده است و بچه اش در شکمش میمیرد خیلی خطرناک است برای بچه شما.
من! خانم شما مگر دکتر هستید  و این ربطی اصلا به شما ندارد  اینجا ایران نیست مثل  اینکه شما تازه به اینجا  آمده اید و یا ماوریتی در این باره دارید.
مهوش سالیچگنی! نه اصلا اینطوری نیست من برای خودتان میگویم حالا میخواهید قبول کنید و یا رد کنید.
من!... نه خانم عزیز این ربطی به شما ندارد و شما حق ندارید در امور زندگی خصوصی دیگران دخالت کنید  این در نظر داشته باشید که من این رفتار شما را یک دخالت در امور زندگی خصوصی خویش میدانم و یا شما تازه از ایران آمده اید و یا اینکه به شما کسی چیزی سپارده است دست بردار.
مهوش سالیچگنی!... من میدانم که شما سیاسی هستید و شوهر من هم مثل خوتان سیاسی هستند و عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ایران بوده اند زمانی در پاریس بر سر برده اند و حالا توبه نموده اند و  در ایران بر سر میبرند و به من کمک مالی میکنندو ایشان عضو یک نهاد بزرگ هستند در ایران.
مهوش سالیچگنی در ادامه گفتند ایشان میدانند که من زمانی در عراق بر سر برده ام و در داخل سازمان مجاهدین خلق ایران بوده ام.
من!... پس همسر شما حالا در ایران بر سر میبرند و عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ایران بوده اند اگر اینطوری باشد شوهر شما عضو وزارت اطلاعات هستند در ایران؟  من خیلی از بچه های سازمان مجاهدین خلق ایران را میشناسم میتوانم به پرسم اسمش چی است؟  خوب از کجا میدانید که من عضو سازمان مجاهدین خلق ایران بوده ام؟ این اطلاعات از کجا بدست آورده اید؟ میتوانم به پرسم؟ آیا شما دوست همسر سابق خانمم هستید؟  من مسلمان نیستم تا به قول شما مثل شوهر شما حزب اللهی بشم.
شما این حرفها نیز به خانم من زده اید که در زیر می آید.
شما دارای یک پسر 15 ساله هستید و پدرش را نمشناسند.
 و شما هنگامیکه خانم من برای پلیس به فارسی توضیحاتی داده بودند شما و پلیس از خانم من خواسته بودید که بروت بیرون  و بعد از نیم ساعتی بعد وارد اتاق میشوند و شما همراه با پلیس و خانم دیگر خانه زنان گیر داده بودید که چرا این خانم دکتر شیر را کفیل خود نمیکنند و چرا نمیخواهند دکتر کفالتش بر عهده بگیرند.
و شما در جواب به خانم من گفته اید شما یک روانشناس هستید و میتوانید به این خانم کمک کنید
و برگشتی به پلیس گفته اید این خانم یعنی خانم من مشکلات روحی و روانی دارند  و برای چند دقیقه ای از پلیس خواسته بودید که خصوصی با پلیس حرف بزنید  و خانم من را بیرون ایستاده بودند تا دوباره به داخل بروند میتوانم به پرسم چرا این  کار نموده اید؟  و همه تناقضگویی شما  برای  چیست؟ از کجا میدانم که شما توسط نهادهای امنیتی ایران به خارج فرستاده نشده باشید چرا چون نحویی حرف زدن شما مثل خانم بسیجیها است.
و من سئولی برایم پیش می آید آیا شما خانم من را میشناسید؟ آیا قبلا با این خانم برخورد نموده اید؟ خوب تحصیل روانشناسی شما متعلق به کدام دانشگاه است؟ چرا این حرف را زده اید شما بعنوان مترجم به آنجا رفته بودین البته شما به هیچ عنوان مترجم رسمی نیستید و غیر قانونی دست به انتقال اطلاعاتی که این خانم به پلیس داده است به شوهر سابقش نموده اید.
خوب من هم بر اساس تناقضگویهای شما  من شما را فردی بیمار میبینم.
این حرفهای شما بوی بدی ازش می آید حق ندارید با خانم دیگر حرف بزنید.
دوباره گفته اید شما یک روانشناس هستید
دوباره گفته اید به خانم من از دوست پسرش بخواهند یعنی از من بخواهند که کمک مالیش بکنند تا بچه در شکمش  تقذیه بشود به قول شما.
مهوش سالیچگنی!!.. آری من گفتم که تقذیه بشوند
حتی گفتم کمکش بکنم.
در باره بیرون رفتن خانم شما پلیس بود که اصرار نمود باید خانم شما بیرون به ایستد تا چند دقیقه ای من هیچی نگفته ام.
نه من بیمار نیستم
حالا در باره شوهرم متاسفانه اسمش به هیچ کسی نمیدهم و این به من ربط دارد نه به کسی دیگر اگر شوهرم در ایران هر کار ای باشد به کسی مربوط نیست.
و من شما چرا اسم شوهر من را میخواهید؟
من!.. پس چرا به رخ من میکشید که شوهرتان سیاسی بوده اند وعضو سابق سازمان مجاهدین خلق ایران بوده اند و حالا در ایران بر سر میبرند و عضو یک نهاد مهم هستند در داخل ایران و به شما کمک مالی میکنند؟ پس شوهر شما اطلاعاتی هستش؟؟
حالا دروغگویی شما کشف شد شما در برخودرتان و حرف زدنتان کلا دارای تناقضگویی هستید  شما یادت است چه به خانم من گفته بودید که شما یک پسر 15 ساله دارید و پدرش را نمیشناسند چه اینجا به من چیزی دیگری میگوید که شما شوهر دارید و شوهرتان عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ایران بوده است و در حال حاضر اسمش مخفیست و عضو وزارت اطلاعات ایران همان نهادهای امنیتی ایران هستش.
پس آیا این حرف مال یک انسان سالم هستش؟
مهوش سالیچگنی!.. من نمیخواهم بیشتر از این با شما حرف بزنم متاسفانه پسرم خیلی وابسته است به من صدام میکنند باید خداحافظی کنم. شوهرم هر کاره ای باشند به کسی مربوط نیست.
 و روزی دیگر بیشتر حرف میزنیم در این باره.
 هیچ چیزی به خانم شما نگفته ام اگر هم چیزی گفته باشم بخوبی یادم نیست. اما من فکر کردم خانم شما مشکلات روحی داشته باشد چرا چون حامله هستند.
من!! یک سئوال از شما دارم قبل از اینکه بروید لطفا بهسئوال  من پاسخ بدهید.
شمابه خانم من گفته اید یک روانشاس هستید آیا اگر هستید مدارک تحصیلی شما متعلق به کدام دانشگاه میباشد؟  و آیا چرا این حرفهای بی ربط  را به خانم من گفته اید؟
و من به این خاطر با شما تماس گرفتم تا از احوال شما جویا بشوم که چرا در نزد پلیس به یک خانم هموطن خود گفته اید بیماری روحی دارند مگر شما این خانم را از قبل میشناسید؟ آیا شما دوران بارداری را تحمل نه نموده اید؟
مگر شما این حق دارید که در هنگامبکه مترجمی میکنید نظر هم بدهید  و دیگران را محکوم کنید؟
همان تناقضگویهای شما برای من کافیست که روشن شد شما چه مشکلاتی دارید.
من خودم دارای مطالعاتی فراوان در زمینه ی روانشانسی هستم مثل زبان بدن چهره شناسی  و بالینی
مهوش سالیچگنی!! نه من متاسفانه پاسخی برای سئوال شما ندارم و نمیخواهم پاسخ بدهم چرا چون از ایران روی خط هستند ومنتظرم هستند از ایران  خیلی ضروری است باید بروم با ایران حرف بزنم و اگر هر چه که گفته باشم ما دوتا خانم هستیم به کسی مربوط نیست.
من!.. پس شما حق ندارید به کسی چنین چیزی بگوید و شما خودتان نیاز به روانشناس دارید و  من به شما میگویم تو زندگی خودت باشید کاری به کار زندگی کسی دیگر نداشته باشید حقیقتا میخواستم در این باره که شما شماره تلفن من را از خانم خواسته بودید و چیزهای که گفته بودید و تناقضگویهای که بیان نموده بودید آگاه بشم که حالا شما را بخوبی شناختم.
هر چند روز بعد از این گفتگو خانم مهوش سالیچگنی در مرکز شهر همبرگ ایستاده بودم یک دفعه یک دختر میان 18 و 20 ساله آمد و از من مخصوصا عکسبرداری نمود و من هم نامه ای به پلیس به زبان انگلیسی نوشتم.
با سپاس فراوان ساموئیل کرماشانی



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر