موضوع روانشناسی شکنجه و تجاوز در زندانهای رژیم آخوندها و ترورشخصیت از نوع تجاوز جنسی به زندانیان بخش 1
البته من 4 مقاله در باره ترور شخصیت نوشته ام اما در باره ترورشخصیت در اروپا ترور شخصیت در همه جا هستش اما اینبار در ایران خیلی وحشت ناک است وحشیهای اسلامی به جان دختران و پسران افتاده اند و از هیچ چیزی فروگذار نه نموده اند علیه فرزندان این ملت و ملیتهای محروم ساکن ایران.
با قلم ساموئیل کرماشانی 0046763098005 و یا 0046739259849 ایمیل samusmbs32@gmail.com min_dolad@yahoo.se Samboy32@live.se
شکنجه و ترور شخصیت و درهم شکستن شخصیت انسانها برای حفظ خود و باقی ماندن در قدرت.
تجاوز جنسی خودش یک نوع شکنجه میباشد که حاکمان ایران برای حفظ قدرت خود و حفظ کرسی خود چنین روشهای سالها سال است به کار میبرند برای درهم شکستن شخصیت فرد مخالف البته در جامعه مدرن امروزی دنیا انسانها میتوانند خود را با شیوه های دیگر با این پدیده مبارزه کنند اما متأسفانه در جامعه ما زنان دست به خودکشی میزنند حالا روشن شده است برای ما که تمامی زنان و دختران وکسانی که تا بحال دست به خودکشی زده اند توسط مامورین دولتی و شکنجه گران اسلامی مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند .
و درخواست ما این است از تمامی کسانی که مورد تعرض جنسی و تجاوز جنسی قرار گرفته اند بی باکانه آن را بیان کنند تا بیشتر از این نظام ویروس ولی فقیه زیر سئوال به برند شما کافی است توسط ایمیل و نامه برای ما ارسال کنید تا ما هم در اختیار سازمانهای بین المللی قرار بدهیم باور کنید سکوت شما به نفع رژیم میباشد و هر نوع تفکری بعنوان دست به خودکشی زدن باز به نفع شکنجه گران و متجاوزین میباشد اما بیان کردن آن نکه شما را سربلند تر میکند بلکه شما را در نزد ما و سازمانهای بین المللی و خیرخواه بعنوان یک انسان والامقام و والاقدر نگاه میکنند تا میتوانید آنچه بر سر شما آمده است بیان کنید از هیچ چیزی نترسید توسط دوستانتان اگر ایمیل ندارید از راه دوستانتان آن را ارسال کنید و هرگز این فکر را نکنید که چونکه به شما تجاوز شده است خود را خرد شده به بینید چرا چون دشمن شما این کار را نموده است با نیات درهم شکستن شخصیت شما اما شماهای عزیز باید این اعمال زشت و شرم آور را برای همگان بیان کنید و این نکته را فراموش نکنید که به شما با زور تجاوز شده است توسط یک دولت یک سیستم و یک حکومت نباید به خاطر اینکه در زندان به شما تجاوز شده است خود را دست کم بگیرید شما برای سران رژیم سرکوبگر یک انسان مهم بوده اید که دستور تجاوز را برای شما صادر نموده اند از هیچ چیزی باک نداشته باشید تا میتوانید آن را بیان کنید به هیچ عنوان به بدن و جسم خودت صدمه وارد نکنید بلکه با بیان ماجارا رژیم را منزوی تر میکند و مطمئن باشید این روزی پرونده خواهد شد برای دستگیری و پیگرد قانونی از سوی دادگاه های بین المللی علیه سران رژیم وحشت ومتجاوز اسلامی ایران.
به روح و روان خود ضرر نرسانید نگزارید این بغز و کینه در درون شما انباشته بشود برای روح وروان شما ضرر دارد تا میتوانید آنرا بیان کنید هم به نفع شما خواهد بود و هم میتواند سران و دست اندرکاران رژیم سرکوبگر ویروس ولی فقیه را در افکار عمومی رسواتر کند و من با آن اشاره نمودم که روزی میرسد آنها را در پشت میلهای زندان همچون میلوسویچ و صدام حسین به بینیم و با امید آن روز روز انتقام ملت ایران از این میکروبهای وحشی آخوندی.
فرمانده سپاه پاسداران دستور داده است که تمامی اسناد و پرونده در باره شکنجه و تجاوز جنسی را از بین به برند .
خودکشی پسر جوانی 23 ساله که با قرار وثیقه توسط پدرش آزا د شده بود دوباره اطلاعاتیها به دنبال وی میروند تا دستگیرش کنند با صدای بلند میگوئید من دیگر تحمل تجاوز جنسی در زندان ندارم و خود را در اصفهان در بالای یک پل پرت میکند به پائین و خود را قربانی شکنجه و تجاوز میکند در رژیم ویروس ومتجاوز اسلامی ایران .
ز دم تیغ گذراندید. عاقبت هم به جانیان و بانیان جایزه دادید و به ریش همه خندیدید و ریش سرباز بی نوایی را گرفتید که چرا ماشین ریش تراشی را به سرقت برده است
دختری 19 ساله به خاطر خشونت جنسی علیه ویی در سلولهای انفرادی میخواهد خود کشی کند این خبر را توسط یک تماس تلفنی یکی از دوستان به من گفت امروز و بعدأ در وب بولاگ به سوی آزادی خبر کامل آن را خواندم خیلی متأثر شدم.
اما برای مبارزه با چنین پدیده ای کثیف و ضد انسانی چه باید کرد؟
به نظر من بجای اینکه در فکر خودکشی باشید بهتر است در فکر بیرون آمدن از ایران و خروج از ایران و افشای آن بهتر از هر چیز دیگری میباشد و یا دست به اسلحه برده و خود را به صفوف یکی از گروه های مسلح برسانید برای انتقام و بهترین کار این است آن را بیان کنید تا جامعه بیشتر از سران رژیم متنفر بشوند باور کنید بیصدا و خودکشی فقط به آنها کمک میکند که دست به تجاوز زده اند اما بیان آن و پیچیدن خبر آن در جامعه روز به روز زیر پای این جانیان خالی خواهد کرد
شکنجه چیست و چه پیامدهایی برای شکنجهدیده و جامعه دارد؟ تجاوز در زندان و اعمال شکنجهی جنسی با چه انگیزههایی صورت میگیرد؟ چگونه میتوان در این مورد به شکنجهدیدگان و کل جامعه کمک کرد و چه چیزهای باید بکنند که خود را از این مشکل رها کنند و به چه شیوه ای باید دست به مبارزه زد علیه این پدیده کثیف؟
اگر در بیان آن شک و تردید دارید که گویا عیب و عار میباشد سخت در اشتباه هستی چرا چون شما در چنگ دشمن بوده اید و دشمن شما تا دندان مسلح است شمای بیسلاح و با دستبندی که به دست شما زده شده است و هر کاری که میخواهند ناجوانمردانه با شما انجام میدهند خوب این بهترین سلاحی حواهد بود برای شما که سیاست و کل نظام را زیر سئوال به برید بله بیان آن خیلی مهم است برای فرد هم از نظر سیاسی و هم از نظر اخلاقی ضربه ای سنگین بر پیکر دشمن وارد میکند چرا چون این دشمن خود را مدافع اسلام میداند و همه قوانین اسلامی را رعایت میکند و در این باره این نظام با این کار و این اعمال کثیفی که انجام داده است ضربه ای سنگینی هم به دین اسلام زده است که میتواند جبران ناپذیر باشد چرا چون خود را مدافع اول و آخر اسلام میداند این رژیم.
البته در زمان اسلام همین اعمال آنجام شده است باید به یک چیز اشاره نمود که در زمانی مدینه به تصرف اسلام در آمد محمد رفت در اولین شب کشته شدن شوهر زنی که فرمانده یهودیان در مدینه بود که بدست اسلام کشته شد سکس نمود این یکی از پایه و اساس اسلام میباشد شکنجه جنسی یعنی با زن فرمانده یهودیان در اولین شب سکس نمود خوب اینها هم از آن مکتب یاد گرفته اند که هر کسی که همفکر آنها نباشد دشمن میباشد و باید با دشمن مثل برده رفتار نمود و هر کاری که بخواهند باید با دشمن انجام بدهند تا هم از نظر روحی و هم از نظر شخصیتی شخصیت فرد دشمن را در هم بشکنند و بر همین اساس سران رژیم اسلامی که خود شخص علی خامنه ای طی یک نامه که برای پرسنل تحت عمرش فرستاده بود شخصأ دستور تجاوز را مطرح نموده بود که در یک مقاله تحت عنوان تاکتیک اطلاعات رژیم ایران منتشر میشود باید منتظر نیروهای دوست در داخل باشیم که آن نامه ننگین را برای ما ارسال کنند که منتشر میشود.
شکنجه، جزء ثابت سیاست رژیم پلید اسلامی میباشد برای بقایی حکومت ننگینش.
بدون شک رژیم و سران سرکوبگر جهموری ویروس ولی فقیه شخصأ دستور تجاوز داده اند بر اساس تئوری خمینی که در سالهای 1360 این تئوری با حضور شورای رهبری با حضور شخص خمینی که علی خامنه ای رفسنجانی محسن رضائی وزیر اطلاعات سپاه پاسداران و اطلاعات سپاه در آن حضور داشتند و منتظری از این اعمال ننگین انتقاد نمود بعدأ کم کم زیر پای منتظری به خاطر انتقادش از این تئوری جدید خمینی که تحت عنوان تجاوز کنیم تا در قدرت بیشتر بمانیم روها را کم کنیم تا بیتشر پایه حکومت خود را قویتر کنیم تجاوز جنسی در آن زمان با دستور شخص خمینی پایه ریزی شد اما بیشتر از این بهشتی این مسائل را مطرح نموده بود لاکن خمینی آن را به قانون شکنجه برای حفظ قدرت گنجاند تا امروز این قانون به قوت خود باقی میباشد و حالا با روشی تازه و شیوه ای تازه وارد شده اند برای تجاوز بر خلاف قبلی که تجاوز در چهارچوب یک اتاق چهار دیواری میماند حالا از این تجاوز به طور کلی فیلمبرداری میکنند تا اگر روزی فرد بخواهد دست به کاری و یا اعتراضی زد بلافاصله توسط این فیلم فرد را تهدید به پخش آن در اماکن عمومی کنند تا دیگر فرد توان باز کردن دهنش را نداشته باشد.
در شکنجه گاها شکنجه گران وقتیکه زندانیان میگفتند ترا بخدا ازیتم نکنید بر روی دیوار نوشته شده است اینجا خدا وجود ندارد اینجا زندان است بله این هم رژیم ویروس و متجاوز اسلامی در ایران.
دستهبندی سیاسی در ایران در نهایت تبدیل به دستهبندی میان شکنجهگران و شکنجهدیدگان میشود، دستهبندی میان آنانی که سلطهگریشان به شکنجهگری ختم میشود و آنانی که در برابر قدرت شکنجهگر و این منش سلطهگری میایستند اینجا خدا وجود ندارد.
دستور فیلمبرداری از تجاوز جنسی در زندانهای ایران در سال 1372 توسط شخص خامنه ای با حضور سپاه پاسداران وزارت اطلاعات اطلاعات سپاه پاسداران و بخش برون مرزی سپاه که به سپاه قدس نامگزاری شده است و سران قوی قضایه شورای رهبری ریاست جمهوری و ریاست کل زندانهای ایران در یک نشست خصوصی قانون فیلمبرداری از تجاوز جنسی به زندانیان سیاسی توسط این دستگاه ها به اتفاق ارا به تسویب رسید و بعد از رویداد خرداد در زمان ریاست جمهوری خاتمی این روش به به طور کامل به اجرا در آمد و فیلمهای آن با حضور جانشین رهبر انقلاب داده شد و از این فیلمهای زشت و شرم آوررهبری ویروس ولی فقیه ورهبر متجاوزین لزت برد از فیلم تجاوز جنسی در زندانهای خود.
معمولا هر بحران سیاسیای در ایران موضوع شکنجه را به موضوع روز تبدیل میکند و اینک این مسئله، موضوع روز است. تجاوز جنسی، که یکی از پلیدترین شکلهای شکنجه است، دیگر رازی نیست که در چارچوبهی زندان باقی بماند.
موضوع به رسانهها کشیده شده و به میان خانوادهها رفته است. جامعه از آن سخن میگوید و این فاشگویی آغاز یک روند درمانی است که روزی باید منتظر زیررو شدن ماشین شکنجه و سرکوب شکنجه گران باشیم.
من از همه زنان و مردانی که مورد تجاوز جنسی و شکنجه جسمی قرار گرفته اند توصیه میکنم که تا میتوانند آن را بیان کنند بیان آن هم به روحیه آنها میتواند کمک کند و هم جامعه را از آنچه در زندانهای رژیم اسلامی میگذرد آگاه میکند روز به روز تنفر و انزجار مردم نسبت به این پدیده کثیف و پلید بیشتر و بیشتر میشود تنها کسانی که ضرر مند خواهند شد خود دولتمردان و شکنجه گران خواهند بود.
در مورد شکنجه، پیامدهای آن برای فرد و جامعهی شکنجهدیده، موضوع تجاوز جنسی و کمکی که در این مورد میتوان به فرد و جامعه کرد،.
اگر فرد سکوت کند و آنچه بر سرش آمده است بیان نکند در نهایت عواقب خطرناکی خواهند داشت برای جامعه اگر این همه بغز و کینه انباشته بشود و کوش شنوای برای آن پیدا نشود و فرد به هیچ کسی اعتماد نکند که آن را بیان کند این به طور کلی یکی از ژنها را برای خود اشغال میکند و میتواند از نسلی به نسل دیگری منتقل بشود و میتواند عواقبش خیلی خطرناک باشد برای خانوادها و جامعه
بهترین کار و بهترین چیزیکه میتواند درون و روحیه فرد را آسوده کند بیان آن است بیانکردنش هم میتواند به آنهایکه دست به آن اعمال زشت و پلید زده اند ضربه ای سنگین بزند و جبران ناپذیر باشد و این را نباید فراموش کنیم که نظامهای سرکوبگر و دیکتاتوری برای بقای خود دست به هر نوع اعمالی میزنند علیه مخالفینش و برای درهم شکستن شخصیت مخالفین نظام حاکم کشش خود را به کار میبرند و آنچه برای درهم شکستن و درهم ریختن روحیه مخالفینش میباشد به کار میبرند تا مخالف دیگر توان نشاندادن خود را نداشه باشند و تجاوز جنسی یکی از روشهای سرکوب و شکنجه میباشد البته وارد شدن به حریم خصوصی فردی و اهانت کردن و کتک زدن فرد با تجاوز جنسی هیچ فرقی ندارند همه تجاوز هستند سلب کردن حق انسان آنچه حق و حقوق انسانی میباشد خودش نوعی تجاوز است.
تجاوز تنها در سلوله های کهریزک انجام نشده بلکه در تمام زندانهای ایران روی داده است، زیرا شکنجه گران در یک مکتب آموزش دیده اند واز یک خط مشی پیروی می کنند. همان طوری که عوامفریبی و عدم صداقت در گفتار و کردار مقامات رژیم وجود دارد، در مورد مسائل جنسی نیز این بی صداقتی بچشم می خورد.
تجاوز جنسی در گستره تاریخ همواره از سوی خود کامگان برای اعتراف، تسلیم، تحقیر و درهم شکستن روحیه
و انکار عقاید زندانیان بوسیله مزدورانشان یعنی شکنجه گران بکار رفته است.
و انکار عقاید زندانیان بوسیله مزدورانشان یعنی شکنجه گران بکار رفته است.
ازآن میان می توان به عمل شنیع و جنایتکارانه ای که بدستور آغامحمدخان قاجار در مورد شاهزاده شجاع، لطفعلیخان زند انجام گرفت، اشاره کرد که بمثابه یک عمل ننگین و دردناک در تاریخ سیاسی کشورمان ثبت شده است.
در زندانهای رژیم شاه نیز یکی از زندانیان زن در کتاب خاطرات خود بنام “حماسه مقاومت” که بعد از فرار از زندان در سال ۵۲ بطور مخفیانه انتشار یافت، ماجرای تجاوز به خود را توسط شکنجه گرش توضیح داده بود که در میان مخالفین سیاسی آن سالها خیلی تأ ثیر گذاشت.
در زندانهای رژیم شاه نیز یکی از زندانیان زن در کتاب خاطرات خود بنام “حماسه مقاومت” که بعد از فرار از زندان در سال ۵۲ بطور مخفیانه انتشار یافت، ماجرای تجاوز به خود را توسط شکنجه گرش توضیح داده بود که در میان مخالفین سیاسی آن سالها خیلی تأ ثیر گذاشت.
تجاوز جنسی نوعی خشونت در قلمرو مناسبات جنسی است، و میتواند همانند سایر اشکال خشونت (خصوصاً در نظامهای سیاسی و اجتماعی پدرسالار) به ابزاری برای سرکوب و تحمیل سلطه بدل شود.
در این نوشتار مایلم به اختصار پاره ای از جنبههای پدیده "تجاوز جنسی" را خصوصاً از منظر اخلاق و فلسفه حق بررسی کنم.
اما همین که انسان عقل دارد و شعور دارد و حیثیت دارد حاضر نیست هیچ کاری و یا عملی با خشونت و زور صورت گیرد بلکه هرکاری که با زور انجام گیرد بخصوص مسائل جنسی تجاوز محسوب میشود و به نظر خیلی از روانشناسان و صاحب نظرانی که تجربه مسائل اجتماعی دارند مسائل تجاوز و تعرض جنسی در زندانها با این نیات انجام میگیرد که هم راز و رمز درونی فرد را به آسانی بدست بیاورند و هم از نظر اجتماعی شخصیت فرد را درهم بشکنند و فرد همیشه در جامعه خود را شکسته به بیند و بر این اساس نظام سرکوبگر اسلامی در ایران هم این روشها را به کار برده است البته تجاوز جنسی در اسلام در زمانهای دور این اعمال انجام گرفته است برای مثال در زمانی که جنگ اسلام و مسحیت و یا دینهای دیگر روی داده است زنان را برای مسائل جنسی بکار برده اند بعنوان غنیمت جنگی که به چنگ اسلام افتاده بودند از زنان سواستفاده جنسی میگردند و تحت این عنوان که آنها دشمن هستند و باید هر روشی را علیه دشمن بکار برد به زنان اسیر تجاوز نموده اند.
و جمهوری اسلامی هم بر این اساس مردم به جان آمده ایران را دشمن خود میداند و بر اساس تئوری اسلامی با نیات سرکوب و خاموش کردن حرکت آزادیخواهانه مردم را برای مددی خاموش کند در رژیم جهموری اسلامی یک شعار دارند آن هم این است انقلابی دیگر نخواهند شد و زیر ان شعار باز یک برنامه هستش که اسمش میگذارند حفظ نظام و حفظ قدرت این روش توسط رهبری اختیار تام داده میشود به بازجوها و زندانبان که هر طوری دلشان میخواهد و هر کاری که برای حفظ نظام مفید و موثر باشد باید علیه زندانی سیاسی به کار به برند و هیچ شکنجه ای و تعرض جنسی بدون اطلاع رهبری و ریئس جهموری و قوی قضایه و نهادهای زیر صلاح انجام نمیگیرد یعنی همه این تجاوزات و کارهای که انجام میگیرد علیه زندانیان توسط یک فیلم مستند برای رهبری ارسال میشود و در یک نشست شورای رهبری آن را بررسی میکنند و به آنهای که دست به این اعمال زده اند هدیه و شیرینی داده میشود از سوی رهبرشان اما در انظار عمومی میآیند و میگویند ما این اعمال را بررسی میکنیم بعد از اینکه گندش در آمد و توی تمامی دنیا این خبر ناگوار و غییر انسانی و دور از پرینسیپهای بین المللی و حقوقی که در نظام اسلامی صورت گرفته است رهبر میآید میگوئید من آن را بررسی میکنم اما وقتیکه به واقعیت نزدیک میشوید میبینید که به دستور خود رهبری این اعمال ننگین و شرم آور صورت گرفته است و آنهایکه دست به تعرض جنسی علیه زندانیان سیاسی در ایران زده اند توسط رهبری پله و پایه های بعنوان پاداش که توانسته اند نظام را حفظ کنند داده میشود بعنوان مثال احمدینژاد (احمقینژاد) فرماندهی یک تیم نمود در ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو بلافاصله این پله و پایه به او از سوی رهبری بخشوده شد که امروز رئیش جمهوری ولی فقیه میباشد این پله و پایه ای که بدست آورده است به خاطر ترور دکتر قاسملو میباشد.
این روزها بحثهای زیادی دربارهی شکنجههایی که در زندانهای ایران اعمال میشود در جریان است.
باید بگویم، با این که شکنجه تاریخچهای بسیار طولانی دارد، دانستههای ما دربارهی انواع شکنجه در عصر حاضر مدیون گزارشهایی است که جانبدربردگان از شکنجه در سراسر دنیا به پزشکان، روانشناسان و ارگانهای قانونی و حقوق بشری بینالمللی دادهاند. اما به طور ویژه، برای دسترسی به اطلاعات در مورد زندانهای جمهوری ویروس اسلامی میتوانیم به خاطرات مکتوب و شفاهی زندان بسیاری از جانبدربردگان از زندانهای سیاسی دههی ۱۳۶۰ در ایران و گزارشهای رسیده از زندانها در چند ماه اخیر هم رجوع کنیم. اطلاعات من همچنین مربوط می شود به تحقیقاتی که خودم در حوزهی روانشناسی در مصاحبه با جانبدربردگان زندانهای دههی شصت جمهوری ویروس اسلامی انجام دادهام.
تحقیقات انجام شده در باره شکنجه نشان میدهند که شکنجه درعرصه های متفاوت، از جمله در میان دستاندر کاران خرید و فروش مواد مخدر و در چرخه خشونت خانوادگی به کار برده می شود.
هدف اصلی استفاده از شکنجه در زمینههای ذکر شده مهار کردن افراد درگیر است.
اما موضوع گفتوگوی ما در اینجا شکنجه سیاسی است که به دست ماموران رسمی دولتها، بطور سیستماتیک و برنامهریزی شده، در جهت سرکوب مخالفانشان بهکار میرود. شکنجهی سیاسی یکی از سلاحهای موفق دولتهای سرکوبگر علیه دموکراسی است که از آن برای تخریب فرد و اشاعهی رعب و وحشت در جامعه استفاده میکنند.
یکی از اهداف اِعمالِ شکنجهی سیاسی تاثیرگذاری بر فرهنگ رفتاری یک جامعه است تا محیطی به وجود آید که در آن افراد به خاطر صیانت نفس و حفظ جان خویش خاموشی پیشه کنند. چنانچه میتوان برای نمونه با قطعیت گفت که جامعهی ایران درپی سرکوبهای دههی ۱۳۶۰ برای مدتها به چنین سرنوشتی دچار شد. ویژگی اصلی شکنجه، وارد آوردن درد است؛ هدف نهایی آن به نابودی کشاندن انسانیتِ قربانی خود است. تغییری که با اِعمال شکنجه در دنیای قربانی بوجود میآید، همهجانبه است و بر تمامی روابط او تاثیر میگذارد.
آثار جسمی شکنجه و خاطرات مربوط به آن برای جان بدربرده تا پایان عمر یادآور دوران شکنجه و زجرش میشود اما توصیه ای من به این افراد رنجدیده این است که آن را بیان کنند خود را در یک اتاق تاریک نگه ندارند و تا این خبر در کوچه و پس کوچه ها به پیچد و اگر هم شده است از کشور خارج بشوند تا بهتر بتوان در این باره آن را بیان کرد بله بیان آن کمک میکند به فرد تا اینکه بیان نکند بیان نکردن آن عواقب خطری خواهند داشت برای روحیه فرد در دراز مدت.
عوارض ناشی از شکنجه بر روی فرد و جامعه را چگونه می توان توضیح داد؟
آسیب دیدگی اجتماعی چه کسی به جامعه آسیب میرساند؟
مطمئنأ رژیم ولی فقیه یکی از بارزترین و مهمترین مسببترین که به جامعه آسیب رسانده است.
در روانشناسی وقتی بر اثر حادثهای ناگوار اختلالاتی در احساسات، تواناییها، روابط و دیدگاههای انسان نسبت به خود و به دنیای پیرامونش بوجود آمده باشد، می گوئیم آن فرد متحمل"آسیبدیدگی" یا "ضربهی روانی" گشته. این حادثه ناگوار،بنا به تعریف، غیرقابل پیشبینی است و شدت آن ورای فشارها و نگرانیهایی است که افراد در زندگی روزمرهشان با آن سر و کار دارند اینها دارند مردم ایران را به حالت نیمه روانی گذاشته اند روزی میبارزه با بد حجابی روزی میبارزه با کراوات روزی میبارزه با شلوار و لباسهای غربی روزی نمیدانم میبارزه با ارازیل و اوباش هرچی که نماش میگذارند.
خلاصه همه چیز را از جوانان این مملکت گرفته اند نه آزادی فقط و فقط چیزیکه برای جوانان باقی گذاشته اند معتاد شدن و موادمخدر میباشد بله اینها همه به جامعه آسیب میرساند.
و بخصوص میکروبهای جامعه خیلی به جوانان و جامعه آسیب میرساندمثل ملاها و آذان خواندن آنهادر مساجد اینها به جامعه آسیب میرسانند ارازیل و اوباشها در مسجدها در روزهای جمعه.
اما آسیب دیدگی روانی نمیتواند تجربههایی چون شکنجه، زندان، فرار و تبعید را به طور کامل توضیح دهد.
تعریف جامعتری که می تواند توضیح دهنده عمق حوادث پیدرپی ناگواری باشد که جانبدربردگان در این موارد تجربه می کنند مقوله ای است به نام "آسیبدیدگی اجتماعی چه کسی به جامعه آسیب میرساند ؟
بهترین راه چاره بیان آنچه است که در زندان و یا متجاوز بر سر فرد آورده است.
خوب مطمئنأ دولت و سیاستمداران کور که نمیتوانند تفکر مخالف را تحمل کنند من مقاله ای تحت عنوان روان تجاوز دیده و خلقیات ایرانی را منتشر نموده ام خیلی چیزها را میتوان در آن یافت".
پنهان کردن یک رویداد که بر سر انسان بیاید خیلی خطرناک است میتواند عواقب ناگواری داشته باشد برای فرد.
"آسیبدیدگی اجتماعی" مفهومی است که به ما اجازه میدهد که در عین حال که به فرد به عنوان قربانی اصلی شرایطی مثل زندان و شکنجه نگاه میکنیم، او را جدا از کل جامعه نبینیم.
یعنی ما با تکیه به این مفهوم به دنبال بیماری در فرد نمیگردیم، بلکه برای پی بردن به واقعیت های تاریخی و اجتماعی این آسیب دیدگی به ماهیت و چگونگی رابطهی فرد و جامعه در چارچوبی اجتماعی نگاه کرده و تجربیاتی که فرد را به عنوان عضوی از جامعه تحت تأثیر خود قرار میدهد مد نظر قرار می دهیم.
برخلاف ضربهی روانی که بر اثر یک واقعهیغیرمنتظره رخ میدهد، آسیبدیدگی اجتماعی نتیجهیحوادث پیدرپی ناگواری است که نه تنها لزومأ غیرقابلپیشبینی نیستند، بلکه میتوانند به وسیلهیسیستم حاکم برنامهریزی شده باشند و بطور سیستماتیک بر جامعه تحمیل شوند. آسیبدیدگی اجتماعی نتیجهی برخورد طبیعی فرد با روابطی است که بر اساس شرایطی غیر انسانی و ناشی از حکمفرمایی استبداد بوجود میآید. بنابراین آسیبدیدگی اجتماعی جزئی از یک وضعیت باصطلاح طبیعی غیرطبیعی است. یعنی افراد عکسالعملهای طبیعی نسبت به شرایطی نشان میدهند که به خاطر سیستم استبدادی حاکم به وجود آمده و جزیی از زندگی طبیعی انسانها نیستند و نباید باشند.
و چگونه میشود عوارض ناشی از شکنجه را درمان کرد؟
برای درمان آسیبدیدگی اجتماعی نه تنها درمان فرد آسیب دیده، بلکه برخورد به شرایطی لازم است که باعث بروز این آسیبدیدگی میشود. وگرنه چنانچه این شرایط دست نخورده باقی بماند، نه تنها این آسیبدیدگی مزمن میشود، بلکه بر نسلهای بعد هم تاثیر میگذارد.
برای نمونه، یکی از ضروریات برای اینکه بتوان در جهت درمان فرد و جامعه قدم برداشت، اعادهی حیثیت به خانوادههایی است که با جنگ روانی ، برای مثال شیوع اخباری مبنی بر عقد قبل از اعدام دختران نوجوان باکره در سالهای دههی ۱۳۶۰، و زندانی شدن فرزندانشان آبرو، منبع معاش و روابط اجتماعیشان را از دست دادند و از دیدگاه روانشناسی باید فرد تجاوز دیده همه جوانب را مورد بررسی قرار بدهد و خود را کم نگیرد و به آینه نگاه کند و از خود به پرسد من کی هستم؟
همین که گفت من کی هستم و کی بوده ام و حالا کی هستم خود را بیابد و سبک کار خود و درک شخصیت خود یکی از موثر ترین بازگشت حیثیت به خود میباشد اولین کاری که به او تجاوز شده است حتمأ از نظر رژیم آن فرد خیلی مهم است مسلمأ اگر مهم نباشد رژیم نمی آید که انرژی به گذارد و دست به چنین اعمالی بزند علیه فرد برای خرد کردن شحصیت فرد و باید به این نکته اشاره کنم آنانیکه دست به تجاوز جنسی یعنی شکنجه جنسی میزنند به این نیات شخصیت فرد را نابود کنند و فرد را دشمن میدانند و این دشمن هم باید آنچه بر سرش آمده است در کوچه و پس کوچه ها به گوش مردم برساند تا جامعه از این پدیده با خبر باشند این اعمال روشی جدید نیست در رژیم اسلامی و در بالا به آن اشاره نموده ام که سالها سال است این روش در زندانهای جمهوری متجاوز اسلامی به کار رفته و میرود اما آنچه باید انجام داد تسلیم نشدن و استوار و مقاوم بودن است این مقاوم بودن و مقاومت کردن چیست؟
سر خود را بلند نگهدارید و توسط بستگانتان اخبار آن را به گوش مردم و رسانهای خارج از کشور برسانید و همیشه در مرحله اول خود را بشانسید و پایدار و مقاوم باشید شکنجه جنسی شکنجه جسمی و کتک زدن وارد شدن به حریم خصوصی سلب کردن حق و حقوق اولیه انسانها اینها همه تجاوز هستند و نباید خود را شکسته به بینید باید در پی انتقام باشید چه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی هرکدام از این دوراه برای شما هموار شد به سوی آن بروید برای انتقام گرفتن از دشمن اما اگر در سدد خودکشی بر آید به خود و به خانواده ات و باز به نفع دشمن میباشد اگر شما خود را بکشید باید به خود بگوئید من کی هستم باید به ایستم تا انتقام از دشمنم بیگیرم و باید زنده بمانم تا از دشمنم انتقام بگیرم و همه راه های دیگر هم هستند که میتوان مبارزه نمود ارسال نامه به مراجع زیر ربط بین المللی به گروه های حقوق بشر اینها میتوانند به عنوان یک پرونده جنائیی برای دستگیری سران رژیم و کشاندن آنها به دادگاه های بین المللی موثر باشند.
میتوانید برای ما در مورد انواع شکنجه توضیحی بدهید؟
شکنجه را می توان به انواع مختلف تقسیم کرد و البته مواردی را که من در اینجا بیان می کنم قطعا تمام اشکال شکنجه را در بر نمی گیرند:
شکنجهی جسمی از قبیل سوزاندن، شلاق، و هر عمل دیگری که ایجاد زجر جسمی کند خودش تجاوز است؛
شکنجهی روحی از قبیل چشمبند، اجبار به شنیدن یا دیدن شکنجهی فردی دیگر، اجبار به دیدن جسد زندانی دیگر، تهدید، تحقیر تجاوز میباشد؛
شکنجهی توام روحی و جسمی از قبیل شلاق خوردن در حضور کودک خردسال خود، حبس انفرادی تجاوز میباشند؛
اِعمال پاسیو درد از قبیل اجبار به ایستادن یا نشستن بدون حرکت برای ساعت های متمادی ، آویزان کردن، محرومیت از درمان پزشکی، محرومیت از دسترسی به توالت، بی خوابی اینها همه تجاوز هستند؛
البته تجاوز جنسی به زندانیان یک روش تمامأ اسلامی میباشد و بر اساس تئوری دین شیعه پایه ریزی شده است.
ایجاد وحشت: از قبیل اعدام نمایشی، ایجاد خفگی ثانیهای و همه تجاوز میباشند
شکنجهی جنسی دیگر یکی از پلید ترین و کثیفترین روشهای میباشد که در دنیا علیه انسانها به کار میرود.
اگر به طور واقعی به تاریخچه ای رژیم ایران و رژیمهای ایران نگاهی به اندازیم و بیایم کمی کوتاه تر در زمان به قدرت رسیدن رژیم اسلامی در حدود 30 سال است این رژیم به حق و حقوق مردم ایران و میلیتهای ساکن آن به طور آشکار تجاوز میکند سلب حق و حقوق اولیه انسانها همان پوشش است سلب حق و حقوق انسانها همان ابراز و بیان است خلاصه این رژیم به انواع شیوه به حق و حقوق مردم ایران تجاوز نموده است.
در روزهای اخیر بهخصوص موضوع تجاوز در زندانها بسیار مطرح شده و حتی آقای مهدی کروبی به پیگیری در این مورد پرداختهاند.
همین که مهدی کروبی و میر حسین موسوی به اعتراض بر آمدند خیلی مهم خواهند بود چرا چون اگر این مخالفت داخلی نبود ما نمیتوانستیم به همه اطلاعات لازم دست یابیم.
به هر نوع شکنجهای که اندام جنسی بدن، از جمله آلت تناسلی، پستانها، باسن و مقعد را مورد خشونت قرار دهد، شکنجهی جنسی گفته میشود. شکنجهی جنسی همچنین شامل تهدید به خشونت جنسی، تحقیر جنسی، اجبار به برهنگی، اجبار به شاهد تعرض جنسی به دیگران بودن، اجبار به تماس جنسی بین زندانیان، اجبار به تماس جنسی با حیوانات، وارد آوردن ضربه و شوک الکتریکی به اعضای جنسی بدن، و تجاوز نیز هست. باید در نظر داشت که آنچه شامل شکنجهی جنسی میشود، بستگی به برداشتهای فرهنگی افراد یک جامعه دارد.
ولی بهرحال میدانیم که جدا از فرهنگ و تعلق قومی و منطقهای، همهی قربانیان شکنجهی جنسی تعرض علیه آلت تناسلی و اعضای جنسی بدن خویش، تجاوز جنسی و دیگر فرمهای خشونتجنسی را شکنجه به حساب میآورند.
ما میدانیم که استفاده ازتجاوز به عنوان شکنجه در زندانهای جمهوری متجاوز اسلامی روش جدیدی نیست. پیش از این در دههی ۱۳۶۰زندانیان زیادی مورد تعرض و تجاوز جنسی قرار گرفتند که گزارش آن ها در خاطرات مختلف از جمله درکتاب آیتالله منتظری هم آمده است. خود من هم با زندانیانی مصاحبه کردهام که از شکنجهی جنسی، از جمله تجاوز به خود و هم بندیانشان خبر دادهاند؛ به گفتهی آنان برخی پس از تجاوز در زندان خودکشی کردهاند نمونه آن زهرا بنی یعقوب بود و چندین پسرجوان دیگر که در زندانهای رژیم به آنها تجاوز شد و خود را کشتند و نمونه آن تجاوز جنسی به دلارا دارابی توسط شخص قاضی که قرار بر این بود اگر دلارا آزاد بشود آن را افشا کند و با دسته پاچه گی دست به دستگیری رکسانا صابری زدند تا کمی افکار عمومی مشغول جهتی دیگر کنند تا صبح زود با عجله دست به اعدام دلارا دارابی زدند.
تجاوز به برخی از پسران نوجوانی که در زندانهای جمهوری متجاوز اسلامی در دههی شصت بسر برده بودند هم گزارش شده است. امروز برای بسیاری از ما روشن است که بخاطر سرکوب و خفقان گسترده و فرهنگ سکوتِ ناشی از حفظ هویت و هنجارهای سنتی و مذهبی اجتماعی، در آن دهه و بعد از آن، بسیاری ازمردم ما هیچگاه از وقوع این تجاوزها آگاهی نیافتند.
هدف از تجاوز در زندان و اعمال شکنجهی جنسی چیست؟
شکنجهی جنسی، به ویژه تجاوز را باید به مثابه عملی خشونتآمیز با هدف اعمال کنترل کامل بر قربانی و برای له کردن شخصیت او و ایجاد جو ترس و ارعاب در جامعه ارزیابی کرد که هم میتوانند از این راه فرد را برای همکاری و لو دادن افراد دیگر به کار به برند و هم شخصیت فرد را خرد کنند.
هیچ نوع تعرض جنسی بدون پشتیبانی دولت و بدون دستور دولت انجام نمیشود و باید این نکته را یاد آور کنم که این روش روشی است قانونی از نظر نظام ولی فقیه و بعضی از متجاوزین یا عراقی هستند و یا لبنانی که دست به این اعمال ننگین میزنند علیه زندانیان سیاسی در ایران و علی خامنه ای و ریئس جهموری و وزارت اطلاعات مسئول این اعمال هستند که دستور میدهند که بازجوها و شکنجه گران به زنداینان تچاز کنند تا شخصیت آنها را خرد کنند.
متاسفانه برخی از افراد فکر میکنند که تجاوز عملی است برای رفع احتیاجات جنسی فرد متجاوز.
اما برخلاف باور عامه، تجاوزعملی برای ارضای تمایلات جنسی نیست، با اینکه فرد متجاوز ممکن است در هنگام انجام تجاوز لذت هم ببرد. متاسفانه باید بگویم که این نوع نگرش به تجاوز جنسی و به ویژه به تجاوز جنسی به عنوان شکنجهی سیاسی نگاهی انحرافی و مردسالارانه است علی خامنه ای و خود شخص خمینی آن را پایه ریزی کرده اند آنهم برای شکستن فرد و خرد کردن شخصیت فرد.
تحقیقات روانشناسانه و جامعهشناسی سالهاست ثابت کرده است که تجاوز جنسی جرمی است که از روی خشونت اعمال می شود و نه از روی شهوت، تا جایی که میبینیم کودکان، سالمندان، و مردان هم قربانی چنین جرمی میشوند.
و همچنین میبینیم که بسیاری از متجاوزان جنسی متأهل یا دارای شریک زندگی هستند که این دو مسئله میتواند به نیاز جنسی آنان پاسخ دهد یا آنها میتوانند با استفاده از عرضهی سکس به عنوان کالا به این نیاز خود پاسخ دهند.
نباید موضوع اِعمال خشونت جنسی علیه زندانیان را به محرومیت جنسی تعدادی شکنجهگرو نیاز آنان به ارضاءِ احتیاجات جنسی شان تقلیل داد.
به این مسائل نباید به سادگی و غیرتخصصی برخورد کرد.
در این نوع نگاه به شکنجهی جنسی، و تجاوز به عنوان بارزترین شکل آن، چند اشکال نهفته است.
یکی اینکه مسئولیت شکنجهی سیاسی به مثابه عملی برنامهریزی شده و سیستماتیک از روی دوش سیستم برداشته میشود و به سطح مسئولیت فرد شکنجهگر کاهش مییابد.
با اینکه فرد شکنجهگر مسئولیت مستقیم این اعمال هولناک را بدوش دارد، نباید فراموش کنیم که انسانها در جایی دست به شنیعترین اعمال غیرانسانی میزنند که باورها و سیستمها به رفتار آنان جنبهی قانونی داده، توجیهاش نموده و برای آن پشتیبانی اجتماعی و اجرائی فراهم بیاورند.
همانطور که قبلا گفتم، تجاوز و هر نوع شکنجهی جنسی دیگر سلاحی است برای خرد کردن شخصیت زندانی سیاسی.
خوب توجه کنیم! شکنجهی جنسی مثل همهی شکنجههای دیگری است که جمهوری اسلامی برای سرکوب جوانان معترض و خانوادههایشان و خاموشی کل جامعه بکار میبرد.
با اینکه زنان تنها قربانیان شکنجهی جنسی جمهوری اسلامی نبوده و نیستند، اما به نظر من، به خاطر حضور گستردهو بی سابقهی آنان در تظاهرات و حرکتهای اعتراضی اخیر مردم، جمهوری اسلامی شنیع ترین حربهرا برای شکست دادن این مبارزان در حمله به ارزشهایی دیده که به خیالش هم آنها را خرد میکند، هم جامعه را مرعوب می سازد.
جمهوری اسلامی با تجربهای که از سکوت زندانیان سیاسی مورد تجاوز واقع شده دهه شصت و خانواده های آنان داشت، بطور سیستماتیک و برنامه ریزی شده، بار دیگر به این نوع از شکنجه اقدام نمود تا بر اساس ارزیابیاش از برخی ارزشهای سنتی جامعهی ایران، ترفندی موفق برای خاموش کردن و کنترل جامعه بکار برده باشد.
چگونه میتوان در این مورد به شکنجهشدگان کمک کرد؟
تنها راه چاره برای آنهایکه مورد شکنجه جنسی قرار گرفته اند سربلندانه به ایستند و باکی از کسی نداشته باشند چرا چون این دشمن است و هر کاری که دشمن بر سر اسیر بیاورد چاره ای نیست چرا چون دشمن تا دندان مسلح است و شمای بی سلاح چه میتوانید انجام بدهید که یک دستبند هم در دست شما است و توان هیچ مقاومتی ندارید یعنی باید کمی تیزبینانه فکر کنیم و در سدد انتقام علیه دشمن بر ایم تا اینکه به جسم و روح خودمان ضرر برسانم دوستان عزیز باور کنید دست به خودکشی زدن فقط و فقط به نفع شکنجه گران میباشد تا میتوانید آن را به هر شیوه ای که شده است بیان کنید نگزارید در دل شما انباشته بشود برای روح و روان و سلامتی شما ضرر دارد تا میتوانید به خود فشار بیاورید که این دشمن من است این کار زشت و شرم آور را بر سرم آورده است بهتر از این نیست که از این جانیان انتقام بگیرم به جای اینکه بر روح و جسم خودم صدمه بزنم و دست به خودکشی بزنم خودکشی باید آن را برای افکار عمومی بیان کنید مطمئن باشید شما تنها نیستی و دوباره به شماها توصیه میکنم خودکشی فقط و فقط به نفع شکنجه گران میباشد بهتر است آن را برای جامعه برای مردم توضیح بدهید و بیان کنید تا امثالهای شما که هم سکوت اختیار نموده اند به شما چشم بدوزند و آنچه بر سرشان آمده است بیان کنند برای افکار عمومی تا بیشتر و بیشتر این رژیم و سران آن در افکار عمومی رسوا بشوند.
با درود فراوان به زنان و مردان شجاع و بخصوص زن قهرمان و پرتوان کرد دکتر رویا طلوعی که شجاعانه و بی باکانه آمد و مسائل تجاوز در زندانهای رژیم متجاوز اسلامی را مطرح نمود و هزاران درود به زنان شجاع و پرتوانی که در افشای این جنایت هولناک بی باکانه و شجاعانه آمده اند و این اعمال ننگین و شرم آور رژیم متجاوز اسلامی را افشا نموده اند.
باز از تمامی دختران و پسرانی که به آنها به هر شیوه ای مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند میخواهیم سکوت را بشکنند و آن اعمال شرم آور و ننگین را افشا کنند تا بیشتر و بیشتر رژیم متجاوز و شرم آور ویروس ولی فقیه را رسواتر کنند.
شما فاتحان راه دموکراسی و آزادی ایران هستی درود بر شما زنان و مردان شجاع.
مرگ و نابودی برای متجاوزین و آخوندهای کثیف انسان کش.
زند باد آزادی و دموکراسی
ساموئیل کو کرماشانی
11/9/2009
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر